زنان و جوانان ایرانی بیشتر خودکشی می کنند
مرجع : خبرگزاری ایسنا
آفتاب:بر اساس گزارشهای مختلف هر ساله جمعیت نسبتا زیادی از طریق خودکشی به زندگی خود پایان میدهند و سازمان بهداشت جهانی آمار این جمعیت را حداقل 500 هزار نفر میداند.در اغلب کشورهایی که آمار و اطلاعات آنها در دسترس است، طبق بررسیهای انجام شده در سالهای 2001 تا 2005 سازمان بهداشت جهانی، خودکشی در بین 10 علت اول مرگ در سنین 34 ــ 15 سالگی در جهان گزارش شده است.
علیرغم اهمیت آمار مذکور، در برخی از کشورها به دلیل اعتقادات مذهبی و یا محرومیتهای قانونی خانوادههای افرادی که خودکشی کردهاند، اساسا بخشی از وقایع خودکشی را گزارش نمیکنند. چنانکه این مشکل در جامعه ما نیز وجود دارد و اکثر مطالعاتی که در مورد این مساله صورت گرفته است، به عدم وجود اطلاعات درست و متناقض مراکز رسمی مربوط و نیز عدم همکاری و ارائه اطلاعات توسط بستگان فرد اقدام کننده به خودکشی ، اشاره کرده است.
اکبر نعمتی ، مدیر کل امور اجتماعی وزارت کشور،در این زمینه می گوید :معمولا وقتی صحبت از خودکشی به میان میآید در نگاه اول به عنوان واقعهای خاص و ناشی از عوامل فردی و یا خانوادگی شخص در نظر گرفته شده است و بیشتر رویکردی روانشناختی و پزشکی در ارتباط با آن مطرح میشود. بدین معنا که این پدیده بیشتر ناشی از خصوصیات روانی و ژنتیکی افراد است؛ اما از نگاه جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی شرایط جامعه، نقش مهمی در بروز چنین پدیدهای دارند.
وی می افزاید : در اکثر مطالعاتی هم که راجع به خودکشی و عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است، اختلافات خانوادگی بالاترین رقم علت خودکشی را به خود اختصاص داده است. هر چند باید گفت پدیدههای اجتماعی نمیتوانند تک سبدی باشند. بنابراین در بررسی ریشهها و عوامل پدیدههایی مانند خودکشی باید به بسیاری دیگر از عوامل نیز توجه داشت. در مطالعات انجام شده فقر، بیکاری و درآمد پایین، از فاکتورهای مهم در سوق دادن افراد به از بین بردن خود بوده است و میتوان گفت علت اقدام به خودکشی چند لایه است.
نعمتی می گوید:بر اساس تحقیقاتی که در استانهای مختلف صورت گرفته است، زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی کردهاند که عمده آن به دلیل اختلافات خانوادگی و باورهای متضاد زنان و مردان در زندگی مشترک است. هنوز هم در بسیاری از شهرهای کشور و علیالخصوص روستاها مردان خود را صاحب امتیاز و مالک زنان میدانند و از آنان انتظار اطاعت ، پذیرش مطلق عقاید مردان و عدم حضور در عرصه اجتماع را دارند.
این قضیه با توجه به شرایط متحول جامعه و حضور زنان و تمایل گسترده آنان برای حضور در عرصههای مختلف جامعه، حق سخن گفتن و تصمیمگیری در خانواده و اجتماع و اثبات و پیگیری حقوق خود به عنوان یک انسان فراتر از تمایز جنسی، نمیتواند منجر به سازگاری زنان با خواستههای مردان باشد. در عین حال ابزارهایی که زنان خصوصا زنان بیسواد در شهرهای کوچک و یا روستاها دارند توانایی تحقق خواستههای مشروع آنان را ندارد. در چنین شرایطی و وجود تنگناهای شدید برای برون رفت از این وضعیت، تنها راه را خودکشی میدانند.
نعمتی می افزاید:بر اساس آماری که در اختیار است، روند خودکشی در برخی از استانهای کشور رو به افزایش است و آنچه باعث نگرانی است آن است که عمده خودکشیها در میان جوانان رخ میدهد؛ یعنی افرادی که سرمایههای اجتماعی ـــ اقتصادی کشور محسوب میشوند. بنابراین با توجه به افزایش کمی این پدیده و اثبات تاثیر عوامل و شرایط خارج از فرد بر آن، رفته رفته تبدیل به یک مساله اجتماعی شده است که میتواند اثرات منفی و نامطلوبی بر روی سایر بخشهای جامعه داشته باشد.
بر اساس آمار، میانگین میزان خودکشی در فاصله سالهای 81ـــ 75 ، 51/5 در صد هزار نفر در کشور است که طی سالهای مذکور در استانهای ایلام و کرمانشاه این میانگین بالاتر و در سیستان و بلوچستان پایینتر بوده است.
برحسب گروههای سنی، افراد بالای 20 سال بیشترین میزان خودکشی را داشتهاند. میزان اقدام به خودکشی هم بطور کلی در میان زنان بالاتر است؛ اما موارد منجر به مرگ در بین مردان بیشتر رخ میدهد. بر اساس آمارها میزان خودکشی در سالهای اخیر تا حدودی نسبت به سال 75 روندی کاهشی داشته و کمتر شده است. به گونهای که از 13/6 در صد هزار نفر در سال 75 به 73/5 درصد هزار نفر در سال 83 رسیده است. البته طی این سالها استانهای ایلام، کرمانشاه و همدان غالبا روندی افزایشی داشتهاند.
همچنین میزان خودکشی زنان در دو استان ایلام و کرمانشاه بیشتر از مردان بوده است و بیشترین میزان خودکشی در گروههای سنی بالای 25 سال است.